وداع با شعر و شاعره های غرب
نصرت شاد نصرت شاد

aSarah Kirsch 1935 - !

Gabriele Wohmann 1932 - !

 

    شعر - از دختر برقکار- تا دختر اسقف .

 

نیچه میگفت

در یک روز آفتابی خنک

روی سخره سنگی در یونان

تنها نشسته بود .

ناگهان زردشت با کوله باری از راه

از آنجا درگذشت .

نیچه میگفت

دیگر تنها نبود .

 

و

 

سارا میگفت

در یک روز گرم و سبز تابستان

در مسکو

روی صندلی پارکی

تنها نشسته بود .

او در آنجا

تنهایی خود را

تا مغزاستخوان احساس نمود

چون در سمت چپ

و

در سمت راست اش

خود او؛

یعنی سارا نشسته بود .

 

    نام واقعی سارا کیرش ، شاعره آلمان شرقی سابق ، پیش از ازدواج با یک شاعر ، اینگرید برنشتاین بود . او خالق داستانهای اجتماعی-انتقادی ، رمان ، و اشعار خصوصی و بدبینانه است . ترجمه از زبان روسی نیز یکی از مشغله های ادبی او است . وی گرچه آثاری به نثر نوشت ولی بیشتر یک شاعر است تا یک نویسنده . اشعارش مشاهدات اتوبیوگرافیک غیر روشنفکرانه ولی آهنگین با تمایل به ساده گی و سکوت و غم و سرخورده گی در دوران کودکی ، رویا و امید به صلح ، انساندوستی ، سعادت ، طبیعت و مناظر طبیعی چهار فصل سال هستند . زمانی که سارا کیرش به لغو شهروندی ترانه سرای سیاسی ساکن آلمان شرقی ،یعنی وولف بیرمن اعتراض نمود ، او را از کانون نویسندگان آلمان شرقی و حزب کمونیست آن کشور اخراج نمودند . سرانجام او در سال 1977 با اعلان ورشکستگی سوسیالیسم استالینیستی ، به آلمان غربی مهاجرت نمود، یا فرار کرد .

در آثار سارا کیرش معمولا  زنان ، قهرمان داستان هستند . او غیر از تعثیرآدلبرت اشتیفتر ، زیر تاثیر شعر مدرن روس ؛ مخصوصا آثار آنا آخماتوا و آلکساندر بلوک است . در شعر او طبیعت بعنوان آینه بیان روابط انسانی و شرایط اجتماعی است . او شاعر عشق و طبیعت ، عشق و روابط زن و مرد با کمک اسطورههای طبیعی و تصاویر افسانه ای است . اشعارا و با کمک عناصر سبک رمانتیک ، صاف ، سبکبال و بازیگوشانه هستند . او از آهنگ و قصه گویی علیه واقعیات وحشت آور اجتماعی استفاده میکند . موضوع دیگر آثارش در باره معشوقه های دوردست ، خاطره ، امید و پیشگویی شکست است . او در پایان با بازگشت به زبان سنبلیک و تصویری سدههای میانه ، مسیر دیگری را در پیش گرفت .

سارا کیرش در سال 1935 در آلمان شرقی بدنیا آمد ، پدرش برقکار کارخانه بود . او در آنجا به تحصیل رشته بیولوژی ، ادبیات و نویسندگی پرداخت و مدتی کارگر کارخانه قند و شکر بود . وی میگوید که ساده لوحی و بی تجربگی باعث شاعری اش گردید ، چون بدون مطالعه زیاد شعر ، شروع به سرودن نمود . وی برنده جوایز ادبی بیشمار از جمله جایزه ادبی بوشنر است .

از جمله آثار خانم سارا کیرش – یک روز در مسکو ، اقامت در روستا ، کلمات جادویی ، چه تابستان عمیقی ، کارولین خانم منتظر قطرات آب است ، باد از پشت سر ، عمق رودخانه ، موجهایی به بلندی کوه ، یادداشتهای روزانه ، زندگی ساده ، کتاب تصاویر و نقاشی ، چسب سر گربه ، اشعار زمستانی ، وسعت زمین ، زندگی گربه ای ، صد شعر ،  گرمای برف ، معلق ، عشق غازی ، توضیح چند خبر ،  کتاب کودکان ، ستاره گمراهی ، گپی با محصلین ، اشعار منتخب ، تعویض جنس ،  بادکنک هوایی ، راههای روستایی ، زندگی ساده ، نظم و نثر ، پرش در فضا ،  قبل از طلوع آفتاب ، و غیره هستند .

 

         خانم گابریله ووهمن ، شاعره آلمانی نه  فریاد خشمگین فمنیسم و نه شاعر درونگرای مسائل روانی انسان و نه طراح و مبلغ اتوپی اجتماعی است . در آثار او خواننده با تنهایی ، سرخورده گی ، مطرود بودن ، دستکاری و مغزشویی انسان در یک جامعه سرمایه داری بدون امید و بدون آینده است . او بیشتر در آثارش به بحث و نقد خود و برخورد با خود میپردازد . او به انتقاد از طبقه متوسط مرفه آلمان در دهه  70 آدنائور و حرص و طمع هایش میپردازد . گابریله ووهمن خالق دهها رمان و صدهها داستان کوتاه است . او غیر از شعر ، استاد نثر کوتاه از جمله نمایشنامه رادیویی و تلویزیونی نیز است . در آثار او علاقه به شرح جزئیات ، کمبودهای اجتماعی روزمره ، مونولوگهای انسانی ، روابط میان انسانها ، مکانیسم فشار خانواده ، غیاب عشق و همدردی و گرمی انسانی و برخورد با مرگ و بیماری است .

گابریله ووهمن یکی از نویسندگان پرکار زمان حال آلمان است . او در طول 40 سال 80 کتاب داستان و رمان و شعر منتشر نمود . آثار وی چنان بیشمارند که خواننده بسختی قادر به همراهی آثار ادبی او است . او از نظر ادبی تحت تاثیر جویس ، پروست ، و ساراتوات است . طنز تلخ و گزنده او زیر تاثیر دورنمات میباشد. چون تمام آثار او اتوبیوگرافیک هستند ، منقدین ازوی ایراد میگیرند که  او فقط از سوراخ در زندگی خود به جهان بیرون مینگرد . او با زبانی فشرده و رئالیستی به تفسیر زندگی روزمره و ناتوانی انسان در ارتباط گیری با یکدیگر میپردازد. از جمله دیگر موضوعات آثارش ، ترس ، بیماری ، ازدواج ، عشق های جنبی ، الکل ، تلویزیون ، غم و شرح محیط اطراف خود هستند . او زیر تاثیر فرهنگ زمان خود میگفت که کودکان نباید ابزاری برای آزمایش روشهای تربیتی گردند.

    گابریله ووهمن در سال 1932 در خانواده ای روحانی مسیحی در آلمان غربی بدنیا آمد و به تحصیل زبان و ادبیات آلمانی و رمی ، فلسفه ، و موسیقی پرداخت . تحول و تغییر ادبی او میان توصیف منفی روزمرگی و جهانبینی مثبت و انساندوستانه است .

از جمله آثار او – زیباترین در کشور ، داستان زنان ، داستانهای 30 ساله ، مقالات اتوبیوگرافیک ، نکاتی برای خواننده ، وداع طولانی ، منظور جدی ، جشن روستایی ، مهمان کدخدا ، خدمتکار مطیع ، اکنون و هیچکاه ، با یک چاقو ، طمع ، سیر روی کرسی ، تنهایی و عاشقی ، تابستان روستایی ، پر فروش ،  لطفا نمک ، شاید او موضوع را بفهمد ، روی صندلی در اتوبوس ، انتخابات ایام عید ، زنان به چهره توجه میکنند ، پاولین خانم تنها میماند ، قماربازی ،  لطفا تمیز ، ولی آن بدترین نبود ، ناقص العضو ، حمام سلامت ، زیبا و جالب ، وداع با خواهر ، نامزد ازدواج ، نوه و نبیره ، صدای فلوت ، بهانه برای همین ،  بیاد ماه مه ، من میتوانم آن باشم ، مسیر زیبا ، لانه رضایت و امنیت ، منظور جدی ، ولی تازه آن بدترین نبود ، پیروزی علیه غروب ، نوشیدن زیباترین است ، تئاتر از درون ، شکار غریزی ، هر چیز زمانی دارد ، سفر با مادر ،  منهم بهتر نمیدانم ، میخواهم بنویسم ، لطفا نمیرید ، خواهران ، حمله متقابل ، داستانهای 20 ساله اخیر ، ویلهلم چاقالو ، پنج شنبه بیا ، ما یک خانواده هستیم ، روزی مناسب ، کمک گوته ، بلبل ها هم چیزی نمیدانند ، روز تولد ، در بین راه ، باید نوشت ، و غیره هستند .


February 28th, 2010


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
شعر،ادب و عرفان